جدول جو
جدول جو

معنی پهلو رسانیدن - جستجوی لغت در جدول جو

پهلو رسانیدن(وَ)
صدمه زدن. (آنندراج) ، برابری کردن در قدر و مرتبه با کسی. (آنندراج). پهلو زدن
لغت نامه دهخدا
پهلو رسانیدن
صدمه زدن آسیب رسانیدن، برابری کردن در قدر و مرتبه با کسی پهلو زدن
فرهنگ لغت هوشیار

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

(وَ)
پهلو زدن. مقابلی کردن. دعوی برابری کردن. پهلو سودن:
هر جای که مسعودسعد باشد
کس با او پهلو چگونه ساید.
مسعودسعد.
رجوع به پهلوسای و پهلو سودن شود
لغت نامه دهخدا
پهلو ساییدن باکسی. مقابله کردن دعوی برابری کردن پهلو زدن: هر جای که مسعود سعد باشد کس با او پهلو چگونه سایدک (مسعود سعد)
فرهنگ لغت هوشیار